## فاجعه در معدن طبس: سود سهامداران یا جان کارگران؟
انفجار مرگبار معدن زغال سنگ طبس که جان ده ها کارگر را گرفت، بار دیگر زنگ خطر را برای وضعیت ایمنی معادن کشور به صدا درآورد. این حادثه تلخ، پرسشهای مهمی را در مورد اولویتبندی سود اقتصادی در برابر جان انسانها و لزوم بازنگری در ساختار مدیریتی و توزیع عادلانه ثروت در این صنعت مطرح میکند.
با وجود تایید ماهیت تعاونی معدن طبس و عدم وابستگی آن به شرکتهای بزرگ بورسی، وسعت و اهمیت اقتصادی این معدن بر کسی پوشیده نیست. ذخایر عظیم زغال سنگ و نقش آن در صنایعی همچون فولاد، ابعاد ملی این فاجعه و خسارتهای جبرانناپذیر آن را دوچندان میکند.
متاسفانه حوادثی از این دست در معادن کشور مسبوق به سابقه بوده است. ریزش معدن در دهاقان اصفهان، شازند اراک، آبنیل، قلعه شاهین کرمانشاه و گل کهر سیرجان تنها نمونههایی از حوادث مشابه در شش ماه ابتدایی سال جاری هستند. این رخدادهای ناگوار نشان از وجود مشکلات ریشهای در حوزه ایمنی و نوسازی تجهیزات معادن دارد.
پرسشی که ذهن را به خود مشغول میکند این است که چرا با وجود اهمیت حیاتی ایمنی و توسعه معادن برای افزایش سودآوری بلندمدت، شاهد توزیع حداکثری سود بین سهامداران هستیم؟ آیا نوسانات کوتاهمدت شاخص بورس ارزش به خطر انداختن جان انسانها را دارد؟
نکته تاملبرانگیز دیگر، اختلاف فاحش بین سود کلان شرکتها و حقوق ناچیز کارگران است. رویکردی عدالتمحور و اسلامی حکم میکند که کارگران به عنوان شریک در تولید و نه ابزار سودآوری شرکتها در نظر گرفته شوند. دریافت حقوق ناچیز ۸.۵ میلیون تومانی برای کاری سخت و پرخطر در عمق ۷۰۰ متری زمین، نشان از بهرهکشی و نادیده گرفتن حقوق اولیه کارگران دارد.
ضروری است با اتخاذ سیاستهای حمایتی از سوی دولت و همچنین بازنگری در ساختار مدیریتی معادن، شرایطی فراهم شود که شاهد تکرار چنین فجایعی در آینده نباشیم. جان انسانها گرانبهاتر از آن است که قربانی سودجویی و بیتوجهی به اصول ایمنی شود.