## زندگی در سایه جنگ و روایت عشق در دل آتش
سلمان کریمی، نویسنده کتاب «بَشکوچ»، در گفتگویی درباره این رمان که داستان آن در بستر جنگ و با محوریت عشق روایت میشود، صحبت میکند. او با اشاره به اینکه جریان زندگی عادی مردم حتی در زمان جنگ متوقف نمیشود، میگوید: “تصاویر مناطق جنگی در دوران جنگ نشان میدهد که حتی در اوج گلولهباران و بمباران، مردم زندگی روزمره خود را رها نمیکردند. زنی در روستا به پختن نان مشغول است و چوپانی گلهاش را به چرا میبرد. این نشان میدهد زندگی حتی در دل ترس و مرگ، جریان خود را حفظ میکند. ”
عشق و وطن، دو روی یک سکه در دل جنگ
او عشق را عصاره زندگی میداند و معتقد است وقتی میخواهیم ویژگی بارز و منحصر به فرد زندگی را نشان دهیم، به سراغ عشق میرویم، همانطور که در عرفان نیز این مفهوم جایگاه ویژهای دارد. کریمی معتقد است: “جنگ خالی از عشق نیست.” به گفته او، در رمان «بشکوچ» شاهد دو نوع عشق هستیم: عشق دو نفر نسبت به هم و عشق به وطن که همسو با جنگ و در واقع بخشی از آن است.
کریمی با بیان اینکه داستان «بشکوچ» بر اساس واقعیت نیست اما در بستری واقعی اتفاق میافتد، میگوید: “داستان در ذهن نویسنده شکل میگیرد اما شالوده و بستر آن ریشه در واقعیت دارد و یک نویسنده نمیتواند در روایت واقعیت، تحریف ایجاد کند. در «بشکوچ» تلاش کردم رخدادها حتی اگر به صورت تلفیقی روایت میشوند، بر اساس حقیقت باشند.” او به بخشی از داستان اشاره میکند که در آن گلوله توپ وسط سفره یک نوعروس فرود میآید و میگوید الهامبخش این بخش، دو خبر واقعی از وقایع جنگ بودهاند: یکی اصابت گلوله توپ به سفره یک خانواده و دیگری خبر شهادت یک نوعروس در جریان جنگ.
کریمی معتقد است تلفیق این دو رویداد واقعی در قالب یک صحنه داستانی، بر تأثیرگذاری آن افزوده است.
روایتی فراگیر از جنگی که به همه تعلق داشت
نویسنده کتاب «بشکوچ» با تأکید بر اینکه در این داستان تاریخ تحریف نشده است، توضیح میدهد که شخصیتها ساخته و پرداخته ذهن او هستند. به عنوان مثال، “سِودا” یکی از شخصیتهای داستان که از موش میترسد، با شروع جنگ داوطلبانه به منطقه جنگی اعزام میشود. کریمی در “بشکوچ” شخصیتهایی از اقوام و شهرهای مختلف ایران مانند خوزستان، تهران، اصفهان و زنجان را به تصویر میکشد تا ابعاد فراگیر جنگ را نشان دهد چرا که معتقد است جنگ به همه ملت تعلق داشت.
از کلیپ “ناخدا صمدی” تا گفتگو با تکاوران دریایی
نویسنده کتاب «بشکوچ» که ابتدا قصد نوشتن داستانی با محوریت خرمشهر را نداشته، با دیدن کلیپی از «ناخدا صمدی» (هوشنگ صمدی)، تحت تأثیر رشادت و از خودگذشتگی او قرار گرفته و به قول خودش به عنوان یک انسان حساس، اشک در چشمانش حلقه زده است.
همین مسئله او را به سمت تحقیق درباره مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر سوق میدهد. مطالعه روزشمار جنگ، خاطرات ” صمدی” و حتی مصاحبه حضوری با یکی از تکاوران دریایی که در آن زمان در خرمشهر حضور داشته، بخشی از تحقیقات کریمی را برای نوشتن «بشکوچ» تشکیل میدهند.
کریمی معتقد است اگر بیست سال پیش قصد نوشتن این رمان را داشت، کار بسیار دشواری پیش رو داشت اما امروزه به لطف رسانهها، فضای مجازی و کتب و خاطرات متعددی که در حوزه دفاع مقدس منتشر شده، اطلاعات خوبی در دسترس نویسندگان قرار دارد.
از احمد محمود تا شهریار مندنیپور
کریمی در ارزیابی کتابهای حوزه دفاع مقدس معتقد است ادبیات دفاع مقدس مانند هر حوزه دیگری در ابتدا با ضعفهایی مواجه بوده است. به گفته او، بسیاری از نویسندگان به دلایل سیاسی و اجتماعی وارد این حوزه نشدند و نخستین رمانهای قوی این حوزه توسط نویسندگان بزرگی چون “احمد محمود” با آثاری همچون «زمین سوخته» شکل گرفت. “احمد محمود” را میتوان شروعکننده ادبیات دفاع مقدس دانست که با رمان «زمین سوخته» تصویری واقعگرایانه از سالهای جنگ و ویرانی خانهها در اهواز را ارائه میدهد.
او در ادامه به رمان دو جلدی «دل دلدادگی» نوشته «شهریار مندنیپور» اشاره میکند که فضایی نوستالژیک مانند سریال «گل پامچال» دارد. به گفته کریمی، با وجود شروع خوب روند نوشتن در حوزه دفاع مقدس، متأسفانه حمایت لازم از نویسندگان بزرگ برای ورود به این حوزه صورت نگرفت.
کریمی با انتقاد از عدم حمایت مناسب از نویسندگان این حوزه میگوید: “به جای اینکه از نویسندگان بزرگ برای ورود به این حوزه حمایت کنیم، سعی کردیم افرادی را برای نوشتن در این زمینه تربیت کنیم که به نظر من همین دیدگاه به ادبیات دفاع مقدس ما لطمه زد. اما امروزه با اصلاح نگرش و دید بازی که به وجود آمده است، ادبیات دفاع مقدس به خوبی در حال پیشرفت است، اگرچه این اتفاق باید بیست سال پیش میافتاد و ما بیست سال عقب افتادیم اما هنوز هم میتوان این مسأله را جبران کرد”.